بیعت یاران پس از آنكه حضرت گفتار خويش را به پايان ميبرند، شرطههاي حرم تلاش ميكنند كه ايشان را همانند نفس زكيه به شهادت برسانند يا حداقل اسير كنند كه اصحاب حضرت، قدم پيش نهاده، شرّ آنها را از امام(ع) دفع ميكنند. جناب جبرئيل هم پشت به كعبه به عنوان اولين نفر با امام(ع) بيعت ميكند و پس از او، سيصدوسيزده تن يار حضرت و ديگر ياوران با ايشان عهد و پيمان ميبندند. امام صادق(ع) به مفضلبن عمر فرمودند: «اي مفضل! حضرت مهدي(ع) پشتش را به حرم ميكند و دستش را كه سفيدي خيره كنندهاي دارد، جهت بيعت دراز ميكند و ميفرمايد: اين دست خدا و از سوي خدا و به فرمان خداست و سپس اين آيه را تلاوت ميكنند: «آنها كه با تو بيعت ميكنند، در حقيقت با خدا بيعت كردهاند، دست قدرت الهي مافوق قدرت آنهاست و هر كه بيعتش را بشكند به ضرر خودش است». اوّلين كسي كه دست حضرت(ع) را ميبوسد، جبرئيل است و به دنبال او، ملائكه و نجباي اجنّه و سپس برگزيدگان. مردم هنگام صبح در مكه ميپرسند: اين مردي كه اطراف كعبه است، كيست؟ و اين جمعيتي كه با او هستند كيانند و آن نشانة بيسابقهاي كه ديشب ديديم چه بود؟ كه اين جريان حوالي طلوع آفتاب اتفاق ميافتد».
محمدبن مسلم نيز از آن حضرت نقل كرده كه فرمودند: «گويي جبرئيل كه به صورت پرندهاي سفيد درآمده، اولين مخلوق خداوند است كه با آن حضرت بيعت ميكند و پس از آن، سيصدوسيزده نفر بيعت خواهند كرد. هر كه در اين مسير امتحان خود را پس داده باشد، در آن ساعت ميآيد، كه برخي در رختخوابشان ناپديد ميشوند كه حضرت علي(ع) فرمودند: «ناپديد شدگان در رختخوابهايشان» و اين گفتة الهي است: «در خيرات با هم مسابقه دهيد كه هر كجا باشيد، خداوند همة شما را ميآورد».
مفادّ اين پيمان نامه و بيعت را حضرت علي(ع) چنين بيان كردهاند: «از يارانش پيمان ميگيرد كه: دزدي، زنا و فحاشي به هيچ مسلماني نكنند، خون كسي را به ناحق نريزند، به حريم ديگران جفا و تجاوز نكنند، به خانهاي حمله نبرند، تنها به حق و به جا، افراد را بزنند، هيچ طلا، نقره، گندم يا جويي را [براي خويش] انبار نكنند، مال يتيم را نخورند، به آنچه نميدانند شهادت ندهند، هيچ مسجدي را خراب نكنند، آنچه را كه مست كننده است، ننوشند، خز و ابريشم نپوشند، در مقابل طلا سر فرود نياورند، راه را نبندند و ناامن نكنند، همجنسبازي نكنند، گندم و جو را انبار نكنند، به كم، راضي و طرفدار پاكي و گريزان از نجاسات باشند، امر به معروف و نهي از منكر كنند، لباسهاي خشن بپوشند و خاك را متّكاي خويش سازند و آنگونه كه شايستة خداوند است در راهش جهاد كنند. آن حضرت خود نيز متعهد ميشود كه همانند آنها قدم برداشته، لباس بپوشد و سوار مركب شود و آنگونه باشد كه آنها ميخواهند و به كم راضي باشد و به كمك خداوند متعال جهان را همانطور كه از جور پر شده است، از عدالت آكنده سازد، خداوند را آنگونه كه شايسته است عبادت كند و هيچ حاجب و درباني اختيار نكند».
پس از اتمام مراسم بيعت، جبرئيل برخاسته، به نام حضرت در دنيا بانگ ميزند. ابان بن تغلب از امام صادق(ع)، روايت كرده است: «اولين كسي كه با حضرت مهدي(ع) بيعت ميكند جبرئيل است. به صورت پرندهاي سفيد رنگ فرود آمده، با ايشان بيعت ميكند. سپس يك پايش را روي كعبه و پاي ديگرش را روي بيتالمقدس مينهد و با صدايي گويا و فصيح ندا در ميدهد: فرمان خداوند رسيد، دربارة آن شتاب نكنيد».
پس از بیعت جناب جبرئیل(ع) دیگران نیز با آن حضرت(ع) بیعت کرده، مهیای اقدامات جهانی میشوند.
3ـ2. فراخوان لایة دوم یاران (سپاه ده هزار نفری): مفضل بن عمر از امام صادق(ع) چنين روايت كرده است: «خداوند متعال جبرئيل را ميفرستد تا اينكه به نزد او بيايد؛ بر حجر اسماعيل در نزديك كعبه فرود آمده، به او ميگويد: به چه دعوت ميكني؟ حضرت مهدي(ع) او را باخبر كرده، جبرئيل پاسخ ميدهد: من اولين كسي هستم كه با تو بيعت ميكنم، دستت را دراز كن. پس دستش را بر دست حضرت [به نشان بيعت] ميكشد. سيصد و اندي مرد هم به نزد او ميآيند و با او بيعت ميكنند. او هم آنقدر در مكه ميماند كه دههزار نفر اصحابش جمع شوند و پس از آن به سوي مدينه حركت ميكند».
3ـ 3. خسف بیدا: یکی از نشانههای حتمی و قطعی ظهور کهاندکی پس از اعلان جهانی (صيحه) اتفاق ميافتد، فرورفتن بخشی از سپاه سفیانی در بیابانی نزدیک مکه است. حديفـ[ بن يمان از وجود مقدس پيامبراكرم(ص) نقل ميكند: «... سپاه دوم وارد مدينه ميشوند و سه شبانهروز آنجا را تاراج ميكنند. سپس به قصد مكه از آن شهر خارج ميشوند تا اينكه به بيابان (بيداء) ميرسند. خداوند متعال جبرئيل را ميفرستد و به او ميگويد: برو آنها را محو كن. او هم ضربهاي با پايش به زمين ميزند و خداوند متعال آنها را در زمين فرو ميبرد. جز دو نفر از آنها نجات نمييابند كه هر دو از قبيلة جهينه هستند و براي همين گفتهاند خبر يقيني و مسلّم نزد جهينهايهاست. سپس حضرت اين آية قرآن كريم را تلاوت كردند: «ولوتري إذ فزعوا...».
3ـ4. حرکت به سمت مدینه: بعد از وقوع حادثة فرو رفتن لشکريان سفياني، روايات نقش نظاميِ ديگري را براي سفياني در حجاز ذکر نميکند، با توجه به اينکه اين ماجرا پايانبخش نقش او در حجاز خواهد بود. اما احتمال دارد نيروهايي براي او در مدينه باقي بماند که با قواي حکومت (خاندان فلان) کار زار کند و روايات خاطرنشان ميسازد که حضرت مهدي(ع) پس از معجزة فرو رفتن قواي دشمن، با سپاه خود که متشکّل از چند ده هزار نفر رزمنده است براي آزاد سازي مدينه راهي آنجا شده، با دشمنان خود در آنجا درگير ميشود. به هر حال آن حضرت مهدي(ع) مدينه را فتح و حجاز را آزاد و نيروهاي دشمن را منکوب ميسازد و لشکر سفياني هر کجا که روياروي او باشد، از حجاز تا عراق و شام، شکست ميخورد. روايات يک نبرد يا بيشتر را ياد ميکند که در عراق بين لشکر سفياني از طرفي و سپاهيان مهدي(ع) و ياران خراساني وي از ناحية ديگر اتفاق ميافتد.
3ـ 5. حرکت به سمت عراق و بقیة نقاط جهان: امام(ع) پس از بازپسگیری شبه جزیره، رو به منطقة بینالنهرین و عراق نموده، با همراهی ایرانیان این منطقه را از سفیانیان بازپس میگیرند.
حضرت باقر(ع) فرمود: «قائم ما، نهضت خويش را از مکه آغاز ميكند. پرچم و شمشير رسول خدا(ص) و ديگر نشانههاي پيامبر و درخشش گفتار محمدي(ص) با اوست. پس از نماز شامگاه فرياد بر ميآورد: اي مردم! شما که در ديدگاه خدا و زير فرمان و ارادة او هستيد، به هوش باشيد. به خدا ايمان آوريد که پيامبران را با مشعل کتاب و قانون و برهانهاي روشن، فرستاده است. خدا شما را فرمان ميدهد که براي او شريک قرار ندهيد و پاسدار دين و گفتار پيامبر باشيد. زنده بداريد آنچه را قرآن زنده کرده است و نابود سازيد آنچه را قرآن از بين برده است. قلبتان به خاطر هدايت و نجات گمراهان بتپد. من شما را به سوي خدا و پيامبر ميخوانم، که برنامههاي قرآن را اجرا کنيد. باطل را بکوبيد و راه و روش پيامبر را به پا داريد. پس از اين گفتار، يارانش که 313 نفر ميباشند، مانند ابرهاي پراکندة پاييزي، به هم ميپيوندند. آنها مرداني هستند که در شب به راز و نياز با خدا زندهاند و در روز، شيران بيشة شجاعتاند. خداوند نخست حجاز را براي او ميگشايد و او زندانيان بنيهاشم را آزاد ميسازد، پرچمهاي سياه کوفه به زير ميآيد، و به عنوان نشانة بيعت، به سوي امام قائم فرستاده ميشود. در اين هنگام است که امام سپاه را به شرق و غرب جهان ميفرستد تا بيداد و بيدادگران را ريشهکن سازند، و کشورها براي او گشوده ميگردد و به دست او استانبول (دروازة غرب) فتح ميشود».
4. دورة استقرار حکومت جهانی
پایتخت حکومت جهانی امام عصر(ع) مسجد کوفه خواهد بود امّا این امر باعث كاستن از رونق حج نخواهد شد. در منابع روایی دربارة کراهت سکونت در شهر مکّه گفتوگو به میان آمده که علل متعددی برای آن میتوان برشمرد، اما از همه مهمتر و قابل فهم تر برای مردم زمانی خواهد بود که طیّ الارض،طیّ الهواء و طیّ الماء یک اتفاق عادی خواهد شد و بسیاری از مردم جهان با استفاده از این تواناییها ميتوانند مسافتهای طولانی را طی کنند. علاوه بر اين، حتی طیّ طریق عادی با چنان امنیتی خواهد بود که یک زن بدون آنکه دچار مشکلی شود و کسی متعرض او شود، مسير شام تا حجاز را پیاده در مینوردد و به بیت الله الحرام میرسد. به همین دلیل در ایام حج، شهر مکه مملو از جمعیت خواهد بود؛ از همینرو امام عصر(ع) قوانین خاصی را برای زوّار و حجّاج وضع میکنند که از آن جمله میتوان به ممنوعیت خواندن نماز مستحبی در مسجد الحرام اشاره کرد تا بقیه بتوانند به اعمال واجب خود برسند.
نظرات شما عزیزان: